کتاب ایزابل

نویسنده: آندره ژید

چهار روز بعد همچنان در کارفورش بودم؛ تشویشم کمتر ولی خستگی‌ام بیشتر از روز سوم بود. در این مدت، چه در وقایع روزانه و چه در گفت‌وگوهای میزبانانم، به چیز تازه‌ای پی نبرده بودم؛ کنجکاوی‌ام از بی‌غذایی، در کار مردن بود. از این رو دوباره خود را برای رفتن آماده کردم. با خود می‌گفتم: باید از سر کشف بیشتر این داستان بگذرم. اطرافیانم همه از آگاهاندن من تن می‌زنند؛ کشیش از زمانی که من نشان داده‌‌ام چقدر دلم می‌خواهد آنچه او می‌داند بدانم، مهر خاموشی بر لب نهاده است. هرچه کازیمیر بیشتر به من اعتماد می‌ورزد، من خود را ناراحت‌تر می‌یابم؛ دیگر شرمم می‌آید از او چیزی بپرسم، وانگهی من اکنون از هرچه او می‌داند آگاهم و از آن روز که تصویر را به من نشان داده است دیگر چیزی بر آگاهی من نیفزوده است.

صفحه ۸۱

افزودن به پاکت خرید 99,000 تومان

کتاب ایزابل

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

هنگامی‌که اَعمالمان از اعماقِ غارِ زمان به سراغمان می‌آید

مروری بر کتاب تصویر دوریان گری اثر اسکار وایلد

دوستی که در قلب باقی می‌ماند

معرفی کوتاه کتاب کودک یولانته در جستجوی کریسولا نوشته سباستین لس

همه‌ی این‌ها زندگی من را ساختند

مروری بر کتاب کودک تکه‌هایی که من شدند نوشته‌ی رنه واتسون

کتاب های پیشنهادی

افزودن به پاکت خرید 99,000 تومان