کتاب بوف کور هدایت رمانی غربی
کتاب بوف کور هدایت رمانی غربی
این کتاب ربط چندانی به بوف کور ندارد. به همین دلیل کتابی طولانیتر شده است. اما به موضوع آن مربوط است، مخصوصاً این که نویسندهاش ]مایکل بیرد[ مطمئن نیست مخاطبش کیست. خوانندگان اهل فن از پیش آگاهند که بوف کور کتاب مهمی است، بقیه خوانندگان مرا در نقش وکیل مدافعی خواهند یافت که میکوشد به خوانندگان جدید شاهکاری از ادبیات جهانی را معرفی کند که به قدر کافی شناخته نشده است.
موضوع عبارت است از خلق مخاطبانی تازه برای کتابی که مخاطبانش همیشه نامعلوم بودند. برای بوف کور، حداقل باید چهار گروه متمایز خواننده در نظر بگیریم. اول، آن مخاطبان اندکی که هدایت در طول زندگیش با آنها سروکار داشت؛ خوانندگان روشنفکر که بسیاری از آنها آشنایان او بودند. دوم، میتوانیم از شمار بیشتر خوانندگانی یاد کنیم که بعد از خودکشی هدایت در سال ۱۹۵۱ [۱۳۳۰] او را تبدیل به کیش شخصیت کردند و گروه سوم، خوانندگان بینالمللی هستند که من در تحقیق خود قصد افزایش شمار آنها را داشتهام و گروه چهارمی هم هستند که باید با ارجاع به والتر اونگ در مقاله معروفشن «مخاطب نویسنده همیشه مخاطبی خیالی است» مخاطبی بدانیم که راوی هدایت در برابر ما میگذارد.
پیشگفتار