کتاب شکری پسر یعقوب
نویسنده: سیامک ایثاری
میترا
درِ حلبی انباری از لولا کنده شد و خم شد و جیغ کشید و پرت شد دم راهپله و جام نیمدری اتاقهای تو حیاط خرد شد و ریخت کف زمین و سقف کولر آبی. شکری جفت گوشهایش کیپ شد و سرش گیج رفت. مشيعقوب، همانطور تکیه داده به دیوار و دست پناهِ تش سیگار، خشکش زد و جم نخورد از سر جایش. غلومی پایین تارمه چشمش به ردّ جتهای عراقی بود که باعجله جانب غرب دور میشدند. رگبار توپ ضدهوایی رعشه انداخته بود به جان همه چیز و بوی دود و خرج سوخته هوا را انباشت. منصور لب بام داد زد: «دستمون نمیرسه بهشون، خیلی بالا میپرن»
و از نو برگشت و رو به نقطهی نورانیِ چالاک شلیک کرد. جرینگهی پوکههای داغ که زمین میخورد، غلومی را کشاند طرفشان. کلهاش را آورد پایین و جوری که انگار زمین را بو میکند، رفت آنور حیاط. دلدل که تازه از شوادان بالا آمده بود نفسنفسزنان گفت: «ئی جنرال آجودان رو از سربون بیارین پایین، طیاره رو نندازه سر خودمون.»
غلومی کف دستش را تو تاریکی سر آجرفرشها میکشید و پوکهها را یکییکی پیدا میکرد. شکری برگشت پیش مشیعقوب که سیگارش خاموش شده بود و خودش سیاه و تار بود. آژیر آمبولانسها و ماشینهای آتشنشانی و هیاهوی آدمها را شنید که باعجله روانهی محل انفجار بودند. دلدل از پلهها بالا آمد.
صفحه ۶۹- نام کتاب: شکری پسر یعقوب
- ناشر : برج
- تعداد صفحات: 206
- شابک: 9786227280234
- شماره چاپ: 1
- سال چاپ: 1400
- موجودی : 1 عدد
- نوع جلد: شمیز،رقعی
- دسته بندی: داستان فارسی
- امتیاز: امتیازی ثبت نشده
دیدگاهها
در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.
مطالب پیشنهادی
تاریخ، تروما، خاطره
معرفی کتاب مهاجمان فضا نوشتهی نونا فرناندز
از مرغ سرکنده تا ستارهی هالیوود
نقد و مرور کتاب پسر عزیز: خاطرات آل پاچینو
به راستی شاید تمامی اینها یک خواب باشد
معرفی نمایشنامهی خوابنامه نوشتهی محمد چرمشیر
کتاب های پیشنهادی