کتاب پرده
کتاب پرده
2 عدد
تاریخ و ارزش
تصور کنید موسیقیدان معاصری سوناتی را نوشته باشد که به حیث شکل، هارمونی و ملودی به سوناتهای بتهوون شبیه باشد. حتی تصور کنید که این سونات بهقدری ماهرانه نوشته شده باشد که اگر بهواقع از آن بتهوون بود، به مثابة بخشی از شاهکارهای او در نظر گرفته میشد. با وجود این، هر اندازه که خوب نیز تهیه شده باشد، چون توسط یکی از معاصران تدوین شده است، بهنظر مضحک جلوه خواهد کرد. حداکثر این است که از نویسندهاش به دلیل مهارتی که در تقلید از خود نشان داده است قدردانی میکنند.
آخر چرا! با شنیدن سونات بتهوون احساسات زیباییشناختیمان برانگیخته میشود و با شنیدن سوناتی دیگر، با همین سبک و سیاق، چون توسط موسیقیدانی معاصر تدوین شده است، هیچ احساسی نداریم! مگر نه اینکه این حد اعلای دورویی است؟ یعنی احساس زیبایی، به جای آنکه فيالبداهه ایجاد شود و از حسّیاتمان نشئت گرفته باشد، بر اندیشه استوار است و بر مبنای آگاهی از زمان عمل میکند؟
چارهای هم نیست: آگاهی از تاریخ به قدری با ادراک هنریمان درهم آمیخته است که این ناهمخوانی از لحاظ زمانی (اثری از بتهوون که امروز تدوین شده است) بیبروبرگرد (و حتی بدون احساس تزوير) مضحک، تقلّبی، بیادبانه و حتی وحشتآور جلوه میکند. آگاهی ما از مقولة استمرار چنان قوی است که در درک هر گونه اثر هنریای دخیل میشود.
صفحه ۱۲ و ۱۳