کتاب سیاست و فرهنگ
کتاب سیاست و فرهنگ
درواقع میتوانیم بگوییم اسلام یک بنایی است که بر پایة یک ستون استوار است و آن ستون، اعتقاد به خداوند یگانه است و میتوانیم بگوییم که کل دایرة معارف اسلامی مثل شعاعهایی است که از مرکز توحید تشعشع یافته و پرتو افکن شده است. توحید یگانه آرمان اسلامی است و اگر ما «اصول دین» را به همان ترتیب مرسومی که تدریس میشود و ما آن را به خاطر میسپاریم به یاد بیاوریم، تصدیق میکنیم که توحید یک اصل در ردیف سایر اصول اسلامی و هم عرض و هم رتبه با آنها نیست.
وقتی توحید و نبوت و معاد و عدل و امامت را بهعنوان اصول دین و مذهب برمیشماریم، در واقع این پنج اصلی که ذکر میکنیم مثل اصول مندرج در کتابهای ریاضی یا منطق نیست که در آنها هر اصلی از اصل دیگر مستقل است؛ این پنج اصل از اهم مستقل نیستند، بلکه بازگشت همة آنها به توحید است. نبوت بازگشتش به توحید است، معاد هم بازگشتش به توحید است و عدل از صفات الهی است؛ امامت هم بازگشتش به نبوت است و از آن طریق باز میگردد و به وحی و توحيد؛ ملاحظه میکنید که در ساختمان نظری معارف و مفاهیم اسلامی، توحید آنچنان نقش اساسی دارد و آنچنان به همة معارف پرتو افکنده که همه چیز به آن مربوط میشود. اگر ما در «هنر اسلامی»، «علم اسلامی»، «فلسفة اسلامی» و حتی «کشورداری اسلامی» دقت کنیم، میبینیم که همة اینها از «توحيد» که قلب این دیانت است تعذیه میشوند.
صفحه ۲۴