کتاب پدرکشی | نشر نیماژ
کتاب پدرکشی | نشر نیماژ
1 عدد
کجا خوانده بود یا از کی شنیده بود که هر چیز رایگان وابستگی میآورد و استقلال فرد را میگیرد؟ یادش نیامد. حرصش گرفت، از خودش، از این که تا امروز هر چه به دستش رسیده قاطی و بینظم و خوانده بود و هیچ کدام هم دردی از او دوا نمیکرد. رمانهایی که خوانده بود هم، هیچچیز یادش نداده بودند. حتی عاشقشدن! نه عشقِ توی کتابها شبیه عشقهای واقعی بود نه عاشقها به آدمهای طبیعی میبردند! مثلاً چرا همیشه فکر میکرد عشق واقعی خیلی از احساساتِ کریم، پسر سید آسیه، به خودش باشکوهتر است؟ و لابد کارهای عاشقهای واقعی هم از تک و دو زدنها و جان کندنهای کریمِ سید آسیه، باشکوهتر است؟
صفحه 60