کتاب ساخت آمریکا
کتاب ساخت آمریکا
از سوی دیگر، تحلیلگر دیگری را به یاد دارم که در اواسط دههی هفتاد به این جا آمده بود. هرگز دیدار با آن خان مرا از یاد نخواهم برد. من تمام روز بیرون مشغول شکار بودم. وقتی برگشتم تا با او به شام بروم، خیلی کثیف و شلخته بودم. پسرم جیم که آن روزها رئیس بخش املاک بود، به ما ملحق شد. او هم هیچ وقت اهل تیپ زدن و پوشیدن لباس های خاص نبود. جدی میگوییم؛ او همیشه شلخته به نظر میرسید. ما او را بیرون بردیم و به شکل باور نکردنی با او صادق بودیم. به او گفتیم احساس میکنیم نقاط ضعفمان در آن زمان چه بوده است. همچنین در مورد بعضی مشکلاتمان به او گفتیم؛ اما سعی کردیم فلسفهمان را هم توضیح بدهیم.
صفحه90