کتاب نمایشگهی باشد این روزگار
کتاب نمایشگهی باشد این روزگار
1 عدد
در پاییز و زمستان ۱۲۹۰ ش، امپراطوری روسیه تزاری دو اولتیماتوم به دولت وقت ایران داد که هر دو در بردارنده درخواستها و دستورهایی اهانت بار و حاکمیت برانداز خطاب به ارکان نظام نوپای مشروطه بود. شیوه سیاست ورزی اصحاب سیاست در این ماجرا، کمابیش، در رخدادهای مهم دیگر تاریخ معاصر ما تکرار شده و حاصل آن چیزی جز خسران برای ملت ایران نبوده است. این تکرار، برخلاف گفته مشهور مارکس، نه یک بار به صورت تراژدی و دیگربار به صورت کمدی که همواره به شکل تراژیکش رخ داده، زیرا نتیجه اجتناب ناپذیر و منطقی بازتولید شرایط عینی و ذهنی تقریباً مشابه بوده است. قهرمانان این تراژدی ها جامه خویش را به تن داشتند، نه ردای عاریتی اسلافشان را؛ خود را حامل شایسته و برگزیده سرنوشتی مقدر و رهرو راهی مقدس و برحق میپنداشتند، نه مقلد صرف همتایا پیشین شان. ارائه خوانش تازه ای از ماجرای اولتیماتوم نقش آفرینی بازیگران داخلی آن بهانه ای است برای به چالش کشیدن خود بر حق پنداری این شیوه سیاستمداری.