مجله کاروان (۲۳) غلامحسین ساعدی
مجله کاروان (۲۳) غلامحسین ساعدی
ساعدی متعلق به نسلی بود که در کل جهان تفکر ابزورد و نیهیلیستی بین شان رایج شده بود. زمانی است که سارتر و کامو هم نمایشنامههایشان را با همین نگاه مینویسند. این سیاهی و تلخی با حملهی آمریکا به ویتنام شدت می گیرد و جهان را به هم میریزد. مثلاً بیانیهای که راسل منتشر میکند و یا نوشتههای بکت یا نمایشنامههای هرولد پینتر، یا نمایشنامههی یونسکو و انسانهایی که کرگدن میشوند. ساعدی هم در این جریان جهانی واقع شده، با قصه و فضای ایرانی.
در سالهای پایانی، ساعدی تفکر آرمانیاش را از دست رفته و تمام شده تلقی میکند، برخلاف بسیاری از یارانش مثل شاملو و سپانلو. احتمالاً ساعدی شکنندهتر از ایشان بوده یا گمان میکرده زودتر به آرمانش خواهد رسید. آرمانخواهی به زمان نیاز دارد، بهویژه در هنر. شاید وجه تفکر سیاسی – اجتماعی ساعدی است که او را زودتر میشکند. گویا امیدی داشته که آن امید با شکست مواجه شده.
صفحه ۵۹