غم‌هایت را در آغوش بگیر

معرفی کتاب تله شادمانی نوشته‌ی راس هریس

‌شیرین زارع‌پور

پنجشنبه ۱۲ آبان ۱۴۰۱

کتاب تله شادمانی نوشته راس هریس

کتاب تله شادمانی از معروف‌ترین و مهم‌ترین کتاب‌های روان‌شناسی ACT (درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد) است. این روش درمانی از جدیدترین روش‌های درمان در روان‌شناسی است که سعی در برطرف کردن انتقادات وارد بر رویکردهای قبلی داشته است. البته لازم به ذکر است که این روش نه‌تنها یک شیوه‌ی درمانی، بلکه یک نظریه‌ی کارآمد برای بهبود سبک زندگی و ارتقاء سطح شادمانی است.

برای درک ارزش این رویکرد باید نگاهی به تاریخچه‌ی روان‌شناسی و هم‌چنین باورهای رایج میان مردم انداخت. روان‌شناسی با رویکرد روان‌کاوری آغاز می‌شود و با نظریه‌هایی مثل رفتارگرایی و روان‌شناسی اجتماع‌نگر و نظریه‌های بسیار دیگر ادامه پیدا می‌کند. هدف تمامی این رویکردها تشخیص علت و درمان ناسازگاری‌های روحی و روانی و التیام‌بخشی به انسان‌هاست. پیش‌فرض مشترک میان این رویکردها  نقص و یا کارکرد نامناسب مغز و روان انسان در برخی قسمت‌هاست و دچار شدن به احوالات نامساعد روحی ناشی از این ناکارآمدی‌ها پنداشته می‌شود و هرکدام با روش‌های خاص خود به درمان این کمبودها می‌پردازند و تلاش می‌کنند حال انسان را بهتر کنند.

این گزاره دقیقاً همان پیش‌فرضی است که باعث تولد رویکرد جدیدِ درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد شد. این نظریه به این سوال اساسی پاسخ می‌دهد که آیا شادمانی لازمه‌ی زندگی انسانی است؟ پاسخی که استیون هیز _مبدع رویکرد این روش_ و شاگردان او به این پرسش داده‌اند، بسیار بدیع و چالش‌برانگیز است: خیر! انسان برای زندگی شادمانه طراحی نشده است. دکتر راس هریس در کتاب تله شادمانی به‌تفصیل توضیح داده است که چرا شادمانه زیستن در توان انسان نیست و برای ادامه‌ی زندگی باید چه کرد.

چرا نمی‌توان شادمانه زیست؟

راس هریس برای پاسخ به این سوال به بررسی گونه‌ی انسان و رفتار او در طی میلیون‌ها سال پرداخته است. موجودات به‌طور غریزی در پی رفع نیاز برای ادامه‌ی بقای خود هستند. انسان‌های اولیه تنها قادر به برطرف‌ کردن نیازهای ابتدایی خود بودند و به عبارت دقیق‌تر فعالیت‌های خود را در جهت بقا سامان می‌دادند. شادمانی نه‌تنها جایی در میان این فعالیت‌ها نداشت، بلکه فعالیتی در جهت عکس آن بود؛ اکنون نیز پس از گذشتِ هزاره‌ها مغز انسان هم‌چنان در جهت همین فرآیند عمل می‌کند. شاید گمان کنید انسان مدرن امروزی نیازی برای تلاش در جهت بقا ندارد و مشغول به دست‌آوردن ارزش‌هایی والاتر از حفظ جان است، اما با یک بررسی ساده مشخص می‌شود ما هم‌چنان برای بقا درحال مبارزه‌ایم. بقا در دنیای امروزی شامل مسائلی مثل امنیت شغلی و اقتصادی، امنیت اجتماعی، حفظ سلامت خانواده، حفظ روابط اجتماعی، بیماری‌ها و بسیاری مسائل دیگر است که فعالیت‌های روزمره‌ی یک انسان را تشکیل می‌دهد؛ مسائلی که در تعارض با شادمانی‌اند.

«قانون موفقیت برای افراد جاه‌طلب عصر حجر این بود: هرچه بیشتر، بهتر. هرچه بیشتر سلاح پیشرفته‌تر داشته باشید، غذای بیشتری می‌توانید شکار کنید. هرچه ذخایرغذایی‌تان بیش‌تر باشد، بهتر می‌توانید در زمان قحطی دوام بیاورید. هرچه سرپناه شما محکم‌تر باشد، در مقابل شرایط بد آب و هوایی و حیوانات وحشی امن‌تر خواهید بود. هرچه فرزندان بیشتری داشته باشید، شانس بیشتری وجود دارد که تعدادی از آن‌ها به بزرگسالی برسند. پس هیچ جای تعجبی ندارد که ذهن مدرن ما پیوسته به دنبال بیشتر و بیشتر است. پول بیشتر، موقعیت‌ بهتر، عشق بیشتر، رضایت شغلی بیشتر، ماشین جدیدتر، بدنی جوان‎‌تر، شریک زندگی در ظاهر جوان‌تر، خانه‌ای بزرگتر و اگر در انجام این کار موفق باشیم، برای مدتی راضی خواهیم بود ولی دیر یا زود و معمولاً زود باز هم بیشتر و بیشتر می‌خواهیم. بنابراین روند تکامل ذهن ما را به‌گونه‌ای شکل داده است که به دلیل مقایسه و ارزیابی کردن و انتقاد از خود به دلیل تمرکز روی آن‌چه نداریم، به دلیل نارضایتی از آنچه داریم و به دلیل تصور کردن انواع و اقسام سناریوهای ترسناکی که بیشترشان هرگز رخ نخواهد داد، تقریباً ناگزیر به تحمل رنج روانی هستیم. هیچ جای تعجب ندارد که چرا برای انسان‌ها خشنود و شادمان بودن دشوار است.»[1]

به راستی شادی غیرممکن است؟

اگر گفته‌های راس هریس مبنی بر تعارض شادمانی و غریزه‌ی بقا را بپذیریم، محکوم به درد و رنجی ابدی خواهیم بود؟ همان‌طور که گفته شد نظریه‌ی مطرح‌شده در کتاب تله شادمانی نظریه‌ی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد است. اولین کلمه‌ی مطرح شده در این نظریه «درمان» است. طبق تحقیقات انجام شده این رویکرد بیشتر از دیگر رویکردها منجر به درمان، حتی برای اختلالات پیچیده‌ای هم‌چون اسکیزوفرنی شده است؛ پس درد و رنج‌ها التیام خواهند یافت، اما چگونه؟

نویسنده در اولین قدم به بررسیِ معناییِ مفهوم شادمانی می‌پردازد و دو معنا برای آن مطرح می‌کند: شادمانی در معنای احساس لذت بردن و خوشحالی و شادمانی در معنای زندگی پربار و پرمعنا. همه‌ی ما از احساس شادی لذت می‌بریم، اما این احساس همانند دیگر احساسات دوام چندانی ندارد. اگر ما تمام هدف و مسیر زندگی خود را در پی حفظ این احساس خرج کنیم، درنهایت چیزی نصیبمان نخواهد شد. هرچه بیشتر در پی احساسات خوشایند باشیم، بیشتر از افسردگی و اضطراب رنج خواهیم برد. در مقابل، شادمانی ناشی از زندگی پربار و پرمعنا یک احساسِ عمیقِ ماندگار است. زمانی که برای خودمان ارزش و اهمیت قائلیم و در مسیری ارزشمند از خواسته‌ها و عقایدمان قدم برمی‌داریم، حسی قدرتمند از نشاط و شادی را تجربه خواهیم کرد. این احساسات زودگذر نیستند، بلکه حسی عمیق از خوب زندگی کردن را در ما بیدار می‌کنند، چراکه این مسیر مجموعه‌ای از احساسات مختلف هم‌چون غم، خشم، ترس و شادمانی است. باید طیف کاملی از عواطف انسانی را تجربه کنیم تا بتوانیم زندگی پرباری داشته باشیم.

«واقعیت این است که در مسیر زندگی رنج و درد را نیز تجربه می‌کنیم. هیچ راهی برای خلاص شدن از شرشان وجود ندارد. همگی ما انسان‌ها با این حقیقت مواجهه می‌شویم. دیر یا زود ضعیف و بیمار می‌شویم و روزی خواهیم مرد. دیر یا زود با انتقاد، ناامیدی و شکست مواجه خواهیم شد. این بدان معناست که در هر صورت قرار است همگی ما افکار و احساسات دردناک را تجربه کنیم.»[2] نکته‌ی اساسی مطرح‌شده در این کتاب این است که می‌توانیم شیوه‌ی مدیریت هرچه بهتر این دردها را بیاموزیم، وجود آن‌ها را باور کنیم و بپذیریم و مسئولیت رسیدگی به آن‌ها را برعهده بگیریم.

طبق نظر راس هریس برای خلق زندگی پرمعنا گذر از سه مرحله ضروری است. در اولین مرحله‌ باید بدانیم تله‌های شادمانی چطور و با چه باورهایی ایجاد می‌شوند. شناخت آن‌ها از ضرروی‌ترین مراحل رسیدن به شادمانی است. نویسنده در بخش اول کتاب خود به‌طور مفصل شرح داده است که کدام باورها اشتباهند و چطور در ما شکل گرفته‌اند؛ باورهایی مثل «شادمانی و سعادت برای همه‌ی افراد بشر وضعیتی طبیعی است» و «اگر فرد شادی نیستم حتما نقصی دارم» یا «برای خلق زندگی بهتر باید از شر احساسات منفی رها شوم». تمامی این پیش‌فرض‌های ذهنی که در طول زمان ازجانبِ فرهنگ و جامعه به ما منتقل شده‌اند، خود اضطرابی مضاعف را سبب می‌شود که در تعارض با شادمانی است.

در مرحله‌ی دوم باید نحوه‌ی تعامل مناسب با احساسات منفی را بیاموزیم و سیستم جدیدی را جایگزین انکار و فرار کنیم و در آخرین مرحله باید در پی خلق یک زندگی پربار و پرمعنا گام برداریم و از احساس‌های خوشایند زودگذر دست بکشیم تا به شادمانی حقیقی برسیم. این کتاب شیوه‌نامه‌ای است برای طی کردن این سه مرحله و رسیدن به شادمانی حقیقی که در آن نویسنده قدم‌به‌قدم با طرح تمرین‌های متعدد و ایجاد بینش عمیق در شما نوع جهان‌بینی‌تان نسبت به زندگی را تغییر می‌دهد. در این جهان‌بینی انسان نه برای شادمانه زیستن که برای در آغوش کشیدن غم‌های منحصربه‌فرد خود در جهان نفس می‌کشد.

چرا باید غم‌ها را پذیرفت؟

همان‌طور که گفته شد راس هریس در کنار استیون هیز از مطرح‌ترین متخصصان حوزه‌ی ACT یکی از زیرشاخه‌های واقعیت‌درمانی است. او از طبابت به روان‌شناسی و بررسی روان رسید و مجذوب این رویکرد شد. او زمانی که سال‌ها منتظر به دنیا آمدن فرزند خود بود، پس از تحقق این آرزو با بیماری فرزندش روبه‌رو می‌شود. فرزندی که پس از سال‌ها به دنیا می‌آید، اما مبتلا به اوتیسم است. او از این واقعه به عنوان سیلی واقعیت در زندگی‌اش یاد می‌کند و در کتابی با همین نام به تعریف ماجرا می‌پردازد. پس از این اتفاق رویکرد او به زندگی تغییر می‌کند و هرچه بیشتر به درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد دل می‌بندد. ما در برابر غم‌های ثابت و سنگین زندگی چاره‌ای جز پذیرش نداریم. تا زمانی که مشکلات را به رسمیت نشناسیم، نمی‌توانیم برای آن‌ها چاره‌ای بیندیشیم. ما در به دوش کشیدن مشکلاتمان تنهاییم و مسئولیت آن‌ها با ماست.

دکتر راس هریس از بهترین درمانگران این حوزه است و کتاب تله‌ شادمانی او به سی زبان زنده‌ی دنیا ترجمه شده است. او با برگزاری کارگاه‌های متعدد خدمت بسیاری به جامعه‌ی بشری کرده است. این کتاب در اصل برای درمانگران و متخصصان این حوزه به نگارش درآمده است و در آن از تجربیات اتاق درمان و بیماران و هم‌چنین فنون مختلف درمانی بسیار نوشته شده است؛ اما نثر آن چنان روان و گیراست که تعداد مخاطبان عامش از متخصصان پیشی گرفته است.

کدام ترجمه مناسب‌تر است؟

امروزه بازار کتاب‌های خودیاری و روان‌شناسی بیشتر از هروقت دیگری داغ است. همه‌ی ما می‌خواهیم بدانیم چطور از رنج خود بکاهیم و کارایی خود را افزایش دهیم و از همه مهم‌ترین به یک شناخت نسبی از این گونه‌ی پیچیده برسیم. همین امر سبب انتشار کتاب‌های بد یا کتاب‌های خوب با ترجمه‌های بد شده است. قبل از مطالعه‌ی هرکتاب چند دقیقه‌ای را صرف شناخت نویسنده و مترجم آن کنید تا از سلامت خوراک فکری خود مطمئن باشید. کتاب تله شادمانی از آن دسته از کتاب‌های خوبی است که ترجمه‌‌های ضعیف و کم‌کیفیت نیز دارد. دکتر علی صاحبی و دکتر مهدی اسکندری این مشکل را حل کرده‌اند و ترجمه‌ای خوانا و درست از کتاب ارائه داده‌اند. ترجمه‌ی متون علمی نه‌تنها نیازمند نثری درست‌اند، بلکه شناخت و تخصص مترجم نسبت به موضوع کتاب نیز حائز اهمیت است. دکتر صاحبی از پیشکسوتان حوزه‌ی روان‌شناسی و بنیان‌گذار موسسه واقعیت‌درمانی ایران با دریافت مجوز رسمی از دکتر ویلیام گلسر _مبدع این رویکرد_ است. ایشان از تاثیرگذارترین روان‌شناسان و استادان حال حاضر هستند که ترجمه و تألیفات بسیاری دارند. بنابراین ما این ترجمه را برای مطالعه به شما پیشنهاد می‌کنیم.

تله شادمانی

نویسنده:
راس هریس
ناشر:
سایه سخن
مترجم:
علی صاحبی, مهدی اسكندری
قیمت:
ناموجود
متاسفانه این کتاب موجود نیست

به‌طور خلاصه از اهداف کتاب تله شادمانی گفتیم، اما این کتاب اثر حجیم و ارزشمندی است که تنها با مطالعه‌ی کامل آن می‌توانید به ارزشش پی ببرید. دکتر هریس در تمامی بخش‌ها از تجربیات خود در اتاق درمان استفاده کرده است و با مثال‌های متعدد به روشنگری هرچه بیشتر پرداخته است و هم‌چنین با تمرین‌های متعدد مسیر روشنی را ترسیم کرده است که بتوانید از تله شادمانی خارج شوید و شادمانی حقیقی را تجربه کنید. رویکرد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد که از زیرشاخه‌های واقعیت‌درمانی است از جدیدترین رویکردهای روان‌شناسی با پشتوانه‌ی قوای تجربی است که درحال‌حاضر توجه درمانگران بسیاری را به خود جلب کرده است. شاید نتوانید با خواندن نظریه فروید خود را هیپنوتیزم کنید، اما قطعا می‌توانید با مطالعه‌‌ی این رویکرد از رنج‌های خود بکاهید.


[1]- هریس، 1395: 23- 24

[2]- همان: 26

دیدگاه ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

کتابی برای آن که خود را سرزنش نکنیم

کتابی برای آن که خود را سرزنش نکنیم

مروری بر کتاب تئوری انتخاب نوشته‌ی ویلیام گلسر

واقعیت‌درمانی: رهایی از زنجیرهای انکار

واقعیت‌درمانی: رهایی از زنجیرهای انکار

مروری بر کتاب واقعیت درمانی اثر ویلیام گلسر

سکوت: سیری در عالم درون‌گرایی

سکوت: سیری در عالم درون‌گرایی

مروری بر کتاب سکوت نوشته‌ی سوزان هوروویتس کین

کتاب های پیشنهادی