ورود به آوانگارد

کدام کتاب‌ها می‌توانند در پذیرش و تحمل طلاق والدینم به من کمک کنند؟

فرانچسکا سگال کتاب‌هایی برای پذیرش و تحمل طلاق پیشنهاد می‌کند

گروه مترجمان
جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳

«چه کتاب‌هایی، چه داستانی و چه غیرداستانی، می‌توانید به من پیشنهاد دهید تا از پس طلاق والدینم بربیایم و از آن عبور کنم؟»

سوال از هالی، هفده‌ساله، بریتانیا

پاسخ از فرانچسکا سگال[1]، نویسنده‌ی دو اثر ‌بی‌گناهان و عصر ناخوشایند، که موفق به دریافت جایزه شده‌اند. او مجموعه‌ای از کتاب‌ها را برای راهنمایی در به دست آوردن آرامش در مواقع دردناک پیشنهاد می‌کند.

«اول از همه، باید بگویم که خیلی متأسفم. هفده‌سالگی سن حساس و مهمی است و شما باید به مراحل هیجان‌انگیز بعدی زندگی خود فکر کنید. زمان بسیار ناخوشایندی برای یادآوری این نکته است، اما واقعیت این است که والدین هم مانند همه‌ی مردم با آشفتگی‌ها و پیچیدگی‌های زندگی درگیرند، بااین‌وجود امیدوارم استقلال و اعتمادبه‌نفس خود را بار دیگر پیدا کنید.

اگر دوست دارید در پایان زندگی مشترکشان با آن‌ها همدلی کنید، مجموعه‌ی جهش استگ اثر شارون اولدز[2] مجموعه‌ای نفس‌گیر و ظریف است که نه تنها دردها، بلکه وقوع اتفاقاتِ احتمالی را بعد از پایان یک رابطه‌ی طولانی بررسی می‌کند. اگر دوست دارید بی‌خیال و غیرقابل‌اعتماد بودن والدین را بپذیرید، کتاب کثیفِ وحشتناک نوشته‌ی استر فروید[3] یک اثر کلاسیک است که در آن دو خواهر جوان در جست‌وجویی معنوی در اطراف مراکش به دنبال مادرشان کشیده می‌شوند و باید با استفاده از تخیلات خود، پایداری و ثبات پیدا کنند. کتاب غذا دعا عشق اگرچه سالی را بازگو می‌کند که الیزابت گیلبرت[4] پس از طلاق خود به دنبال بهبودی و فرصت دوباره برای زندگی کردن است، اما برای هر کسی که درحالِ غلبه بر مشکلات زندگی است، کتابی نشاط‌آور و دردسترس است. کتاب مادام شک و تردید اثر آن فاین[5] و تله‌ی والدین اثر اریش کستنر[6] هر دو برای خوانندگان جوان‌تر هستند. در برخی موارد نیز فانتزی‌ها، رویاپردازی‌ها و فرار از‌ واقعیت تنها راه‌هایی هستند که می‌توانند به کمک فردی بیایند که احساس ضعف می‌کند.

نمی‌دانم شخص دیگری در جدایی والدین دخیل است یا خیر، اما یک نامادری فوق‌العاده و تاثیرگذار را می‌توان در رمان کلاسیک من قلعه را تسخیر می‌کنم اثر دودی اسمیت[7] پیدا کرد که در هر صورت یکی از لذت‌بخش‌ترین و رضایت‌بخش‌ترین رمان‌های جهان است. توپاز یک براندازی فوق‌العاده از نامادری است، چراکه به دختران اجازه می‌دهد به طور طبیعی احساسات دوسویه‌ای در مورد وجود او داشته باشند. و نکته‌ی آخر، هر کاری می‌کنید و هر کتابی می‌خوانید، رمان آنچه ِمیزی می‌دانست اثر هنری جیمز[8] را نخوانید.»


منبع: گاردین


مترجم: نگار فیروزخرمی


[1]- Francesca Segal

[2]- Sharon Olds

[3]- Esther Freud

[4]- Elizabeth Gilbert

[5]- Anne Fine

[6]- Erich Kastner

[7]- Dodie Smith

[8]- Henry James