کتاب این ناقوس مرگ کیست؟

نویسنده: ارنست همینگوی

آگوستین با دست چپ محکم به دهانش زد و سیلی پشت دست دیگری به آن طرف صورتش زد. پابلو نشست سر جایش. گوشه های دهانش شراب آلود بود و حالت صورتش تغییر نکرد،اما رابرت جوردن چشمانش را دید که تنگ شد، مثل مردمک چشم های گربه که در نور شدید به شکل شکافی عمودی در می‌آید.

پابلو گفت:«این هم نه.» رو کرد به پیلار.«به این امید نبند، زن. نمی‌توانید تحریکم کنید.»

صفحه290

متاسفانه این کتاب موجود نیست

کتاب این ناقوس مرگ کیست؟

متاسفانه این کتاب موجود نیست

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

خاطراتی که باز می‌گردند

مروری بر کتاب سولاریس نوشته‌ی استانیسلاو لم

هر دو جوان بودیم؛ من و پاریس

کوتاه درباره کتاب پاریس جشن بی­کران نوشته‌ی ارنست همینگوی

برشی از چندین خاطره

مروری بر کتاب داشتن و نداشتن نوشته‌ی ارنست همینگوی

کتاب های پیشنهادی