کتاب داستان های با اجازه

نویسنده: گروه نویسندگان

يک چيز ديگرتا یادم نرفته، آن مرد با خواب بیگانه بود. شب تا صبح نمی‌خوابید و در نور چراغ مطالعه ژست می‌گرفت. اگر یکی از پنجره سرک می‌کشید، خیال می‌کرد او نویسنده‌ای در حال کار است. نویسنده‌ای که گویا غرق تفکر در موضوعی پیچیده است و فکرمیکند که درباره‌ی جهان و معنا و کائنات چه چیزی بنویسد. ذهن او چشم اندازی را از پی چشم انداز دیگر می‌گشاید، افکارش از جعبه‌ای روزگاری جهل و ضلالت و کوته بینی را در آن محبوس کرده بودند، رها می‌شد. او به مرزهای محدودیت دانش بشری می‌اندیشید، به بیهودگی تاریخ، تنهایی آدمی، خیروشر، امید و نومیدی و چاله‌های نسبی گرایی و زیبایی البته اولین و فوری ترین مسئله‌اش زیبایی بود.

پشت جلد

متاسفانه این کتاب موجود نیست

کتاب داستان های با اجازه

متاسفانه این کتاب موجود نیست

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

رأی سفید، هجو سیاه

مروری بر کتاب بینایی نوشته‌ی ژوزه ساراماگو

من کور شده‌ام

مروری بر کتاب کوری نوشته‌ی ژوزه ساراماگو

برای زن

مروری بر کتاب جستارهایی درباره‌ی زن اثر سوزان سانتاگ

کتاب های پیشنهادی