کتاب خوشه های خشم

نویسنده: جان اشتاین بک

آفتاب به سوی تپه‎های داغ و سوخته و دندانه‎دار به سوی غرب فرو می‎رفت.دیگی که بر آتش بود با حرارت و قدرت می‎جوشید.مادر به زیر برزنت رفت و با دامنی پر از سیب‎زمینی برگشت و همه را در آب جوشان ریخت.«از خدا می‎خوام فرصت بده چند تکه لباس بشورم. سابقه نداره این ‎جور کثیف شده باشیم.حتی سیب‎زمینی‎ها رو قبل از پختن نشستم .نمی‎دونم چرا؟مثل این که دل و دماغ این کارام نداریم»

متاسفانه این کتاب موجود نیست

کتاب خوشه های خشم

متاسفانه این کتاب موجود نیست

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

هجرت رفتن است

آن که هجرت می‌کند، همیشه دارد پشت سرش را نگاه می‌کند. به همین خاطر است که لغت هجرت، معنای دوری و فراق دارد.

خشم از زمین «واسع» خدا می‌روید

هجرت برابرِ مصیبت در رمان خوشه‌های خشم

قدم گذاشتن در مسیر عدالت اجتماعی

مروری بر زندگی و آثار جان اشتاین بک

کتاب های پیشنهادی