کتاب مثل خون در رگ های من
کتاب مثل خون در رگ های من
2 عدد
روزگار درازی بود که شعر را گم کرده بودم. این روزها احساس می کنم که شعر، دوباره در من جوانه می زند. به بهار می مانی که چون می آید، درخت خشکیده شکوفه می کند.
برای فردایمان چه رویاها در سر دارم !آن رنگین کمان دوردستی که خانه ی ماست، و در آن، شعر و موسیقی لبان یکدیگر را می بوسند و در وجود یکدیگر آب می شوند... از لذت این فردایی که انتظارش قلب مرا چون پرده ی نازکی می لزراند در رویایی مداوم سیر می کنم. می دانم که در آن سوی یکی از فرداها حجله گاه موسیقی و شعر در انتظار ماست؛ و من در انتظار آن روز درخشان آرام ندارم، و هر دم می خواهم فریاد بکشم:« آیدای من! شتاب کن که در پس این اولمپ سحرانگیز، همه خدایان به انتظار ما هستند.»
معنی«با تو بودن» برای من «به سلطنت رسیدن» است.
چه قدر درکنار تو مغرورم! به من نگاه کن که چه تنها و خسته بودم، و حالا به برکت قلب تو که کنار قلب من می تپد، چه شاد و چه نیرومندم.
آیدای من، تو معجزه یی.
شعر شاملو برای آیدا
نگاهی به کتاب مثل خون در رگهای من نوشته احمد شاملو
روزی که من تو را از دیروز کمتر دوست داشته باشم، آن روز آفتاب طلوع نخواهد کرد
خیلی شیرین ولی خیلی خصوصی بود
با لحظه لحظه اش ارتباط برقرار کردم.زیبا، زیبا ، زیبا
از تک به تک کلمات و واژه های کتاب مثل خون در رگ های من لذت بردم
کتاب بسیار لطیف و شاعرانه س
واقعا خوندن این کتاب بسیارر لذت بخشه. حتما پیشنهاد می کنم که بخوانید
نکته خیلی مهمی که مخاطب در مواجهه با این اثر باید به آن دقت کند این است که این یک رمان ادبی عاشقانه نیست بلکه درددل های احمد شاملو با آیدا در گذر زمانی چند ساله است.
روزی که من تو را از دیروز کمتر دوست داشته باشم، آن روز آفتاب طلوع نخواهد کرد
خیلی شیرین ولی خیلی خصوصی بود
با لحظه لحظه اش ارتباط برقرار کردم.زیبا، زیبا ، زیبا
از تک به تک کلمات و واژه های کتاب مثل خون در رگ های من لذت بردم
کتاب بسیار لطیف و شاعرانه س
واقعا خوندن این کتاب بسیارر لذت بخشه. حتما پیشنهاد می کنم که بخوانید
نکته خیلی مهمی که مخاطب در مواجهه با این اثر باید به آن دقت کند این است که این یک رمان ادبی عاشقانه نیست بلکه درددل های احمد شاملو با آیدا در گذر زمانی چند ساله است.