کتاب با گاوآهن استخوان مردگان را شخم بزن
کتاب با گاوآهن استخوان مردگان را شخم بزن
آنکس که به آنچه دیده شک دارد، هر آنچه بکنید، ایمان نخواهد آورد. اگر ماه و خورشید هم دچار تردید میشدند، بیدرنگ به خاموشی میگراییدند.
روز بعد سر گوزن را توی گورستان شخصیام که کنار خانهام بود، دفن کردم. زمین را کندم و تقریبا تمام چیزهایی را که از خانهی پاگنده برداشته بودم، چال کردم. کیسهی خریدش را هم که هنوز لکههای خون رویش بود، به نشان یادبود بستم به شاخهی درخت آلو. یکهو یک مقدار برف ریخت توی کیسه و شب که شد، سرمای هوا آن برف را به یک تکه یخ تبدیل کرد. کلی طول کشید تا توانستم آن زمین سنگلاخی و یخ زده را بکنم. اشکهایم روی گونههایم یخ زده بود.
صفحه ۵۰