کتاب فلسفه شکسپیر: کشف معنای پنهان
شکسپیر که طبیعتگرای صریحی است به ما میگوید که چنین شری (وچنين خيری) وجود دارد، هرچند شاید درک آن دشوار باشد و معماگونه به نظر برسد. ما نباید وجود آن را چون با حس نظم گرای ذاتیمان مغایر است، انکار کنیم. نمیشود همواره برای طبیعت انسان دستهبندیهای آسان و از پیش تعیین شده قائل بود؛ و برخلاف میل ما تنفرانگیزترین چیز میتواند به اندازة ستایشآمیزترین آنها واقعی باشد. اما از آنجا که هیچ کس نسبت به امکان وجود شخصیتی مانند یاگو در واقعیت آگاه نبوده، او هیچگاه در هیچ دستهبندیای جا نگرفته؛ چراکه آرزواندیشی چشم همه را به واقعیت شخصیت او بسته است. استثنایی بودن یاگو عامل موفقیت اوست. اما او فقط نوع افراطيِ شخصیتی شناخته شده است و شرارتطلبی که تواناییاش برای بدی بسیار بالاتر از حد درک عموم است. احتمالاً ترسناکترین فکری که نمایشنامه در ذهن ما برمیانگیزد این است که همة ما یاگویی در وجودمان داریم که فردی است به ظاهر صادق، بدون ویژگی خاصی مگر نفرتی زهرآگین (و غیرمنطقی)، و آن قدر حیلهگر که بتواند تنفرش را در مسیری ویرانگر هدایت کند.
صفحه ۱۲۸