کتاب خیمه شب بازی

 روی جلد کتاب خیمه شب بازی
5

کتاب خیمه شب بازی


نویسنده: صادق چوبک
نوع جلد:گالینگور,رقعی
مشخصات بیشتر
افزودن به سبد خرید
موجودی
1 عدد
110,000 تومان
درباره‌ کتاب

تنگ غروب یکی از روزهای خفه‌ی مرداد آمیرزا محمود خان دم در خان ایستاده بود و به رفت و آمد مردم تماشا می‌کرد. روی هم رفته آن روز کیفور بود؛ چون که جمعه بود و از صبح از خانه بیرون نرفته بود که موضوع تازه‌ای برای غصه خوردنش پیدا کند. دم در ایستاده بود و به لباس‌های رنگارنگ زن‌ها که خیابان را رنگ‌آمیزی کرده بودند، نگاه می‌کرد. این هم یک خوبی تابستان است که بچه‌ها با لباس‌های رنگ و وارنگ می‌گذشتند و آمیرزامحمودخان از دیدن آنها لذت می‌برد. اما او هیچ وقت خیال بد به دلش راه نمی‌داد. چون که خودش دو دختر نورسیده و ملوس داشت که این جور فکرها را از سر او بیرون می‌کرد. اما این خوشی و تفریحی بود که برایش خیلی بی‌مایه و بی‌خرج تمام می‌شد. 

آمیرزامحمودخان همان‌طور که مردم را تماشا می‌کرد، خيال داشت قدم‌زنان برود در دکان مشهدی حسین میوه‌فروش یک دانه هندوانه بگیرد ببرد خانه بدهد بچه‌ها بخورند، که ناگهان دید یک گاری اسباب‌کشی برابر منزلش ایستاد. آمیرزا محمود خان اول خیال کرد که گاریچی جا را عوضی گرفته؛ چون که به خوبی می‌دانست که در خانه حاج‌علی محمد عبافروش اتاق خالی نیست که مستأجر تازه بیاید.

صفحه ۶۴

مشخصات کامل کتاب
نام کتاب: خیمه شب بازی
نویسنده: صادق چوبک
نوع جلد:گالینگور,رقعی
تعداد صفحات:91
شابک:9789643320898
شماره چاپ:6
سال چاپ:1401
امتیاز و دیدگاه کاربران
5 از 5
امتیاز دهید!
شما هم درباره این کتاب دیدگاهتان را ثبت کنید!

هیـچ دیدگاهی برای این کتاب ثبــت نشـده است! اولین دیدگاهتان را بنویسید
هیـچ دیدگاهی برای این کتاب ثبــت نشـده است! اولین دیدگاهتان را بنویسید
افزودن به پاکت خرید 110,000 تومان