کتاب مرگ در آند

نویسنده: ماریو بارگاس یوسا

تیموتئو فاخاردو وقتی آل را میکشت چطور از غار درمی‌‌آمد؟ دماغ بزرگش را که دیدم فکری به سرم زد. یک آبگوشت غلیظ و خوش رنگ و بو براش درست کردم و توش فلفل سبز ریختم از آن فلفل‌ها که هر دل و روده‌ای را که از آن سخت‌تر نباشد شل می‌کند. او هم یک دیگ آبگوشت را تا ته خورد، جوری که شکمش داشت می‌ترکید. بعد رفت توی غار. هنوز غروب نشده بود و خورشید توی آسمان بود، اما تیموتئو چند قدمی که توی غار رفت افتاد توی تاریکی. با آن چیزی که خورده بود ناچار بود دم به ساعت بایستد و تنبانش را پایین بکشد و چمباتمه بزند و یک کپه روی زمین بگذارد. اول خودش را به بخت و اقبال سپرده بود و جلو می‌رفت، دست‌هاش را جلوی صورتش گرفته بود چون خفاش‌ها یکسر از سقف پایین می‌پریدند و با آن بال‌های سنگینشان می‌کوبیدند توی صورتش. تار عنکبوت هم یکسر به دست و صورتش می‌پیچید. مدتی رفت و رفت، گاهی اوقات می‌ایستاد تا شکمش را خالی کند و بعد دوباره راه می‌افتاد. بالأخره یک روشنایی دید و رد آن را گرفت تا رسید به خانة آل.

صفحه ۲۲۲

افزودن به پاکت خرید 312,000 تومان

کتاب مرگ در آند

  • نام کتاب: مرگ در آند
  • مترجم: عبدالله کوثری
  • ناشر : آگه
  • تعداد صفحات: 328
  • شابک: 9789643290771
  • شماره چاپ: 16
  • سال چاپ: 1402
  • موجودی : 1 عدد
  • نوع جلد: گالینگور
  • دسته بندی: داستان پرویی
  • امتیاز:
    (1 نفر)

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

آیا جادو نجاتمان می‌دهد؟

مروری بر کتاب آئورا نوشته‌ی کارلوس فوئنتس

آزادی به رنگ آتش

مروری بر کتاب محاکمه‌ی ژان دارک در روان نوشته‌ی برتولت برشت

رقص مرگ در تروا

مروری بر کتاب ببر پشت دروازه نوشته‌ی ژان ژیرودو

کتاب های پیشنهادی

افزودن به پاکت خرید 312,000 تومان