![روی جلد کتاب یادگاری های صادق هدایت روی جلد کتاب یادگاری های صادق هدایت](https://www.avangard.ir/uploads/product_photo/4/3917-4b8370328b87684570dde0b5920e653c-l.jpg)
کتاب یادگاری های صادق هدایت
1 عدد
آبجی خانم
صادق هدایت
آبجی خانم خواهر بزرگ ماهرخ بود، ولی هر کس که سابقه نداشت و آنها را میدید ممکن نبود باور بکند که با هم خواهر هستند. آبجی خانم بلند بالا، لاغر، گندمگون، لبهای کلفت، موهای مشکی داشت و رویهمرفته زشت بود. در صورتی که ماهرخ کوتاه، سفید، بینی کوچک، موهای خرمائی و چشمهایش گیرنده بود و هر وقت میخندید روی لبهای او چال میافتاد. از حيث رفتار و روش هم آنها خیلی با هم فرق داشتند. آبجی خانم از بچگی ایرادی، جنگره و با مردم نمیساخت حتی با مادرش دو ماه سه ماه قهر میکرد بر عكس خواهرش مردم دار، تو دل برو، خوشخو و خنده رو بود، ننه حسن همسایهشان اسم او را (خانم سوگلی) گذاشته بود. مادر و پدرش هم بیشتر ماهرخ را دوست داشتند که ته تغاری و عزیز نازنین بود. از همان بچگی آبجی خانم را مادرش میزد و با او میپیچید ولی ظاهرا روبهروی مردم روبهروی همسایهها برای او غصه خوری میکرد دست روی دستش میزد و میگفت:
این بدبختی را چه بکنم، هان؟ دختر به این زشتی را کی میگیرد؟ میترسم آخرش بیخ گیسم بماند! یک دختری که نه مال دارد، نه جمال دارد و نه کمال. کدام بیچاره است که او را بگیرد؟
![پشت جلد کتاب یادگاری های صادق هدایت پشت جلد کتاب یادگاری های صادق هدایت](https://www.avangard.ir/uploads/product_photos_image/5/4521-fa01b9ad9ad6d9f16f1fc2a584747dce-l.jpg)
![روی جلد کتاب یادگاری های صادق هدایت روی جلد کتاب یادگاری های صادق هدایت](https://www.avangard.ir/uploads/product_photo/4/3917-4b8370328b87684570dde0b5920e653c-l.jpg)