پرده نخست

چیزی شبیه به پیش‌درآمد

در وسط صحنه، میز بلند و درازی قرار دارد که با ماهوت قرمزی پوشیده شده است. پشت آن، سه صندلی با پشتیهای بلند گذاشته شده است. سه میز کوچک نیز روی صحنه به چشم می‌خورد: یکی جلو میز بزرگ، روی پیش صحنه، و دو میز دیگر در دو طرف. در انتهای صحنه مجسمة فمیدا، الهة عدالت، قرار دارد. چشمانش بسته است، در یک دست، مسلسل کلاشینکوف و در دست دیگر ترازویی دارد که در یک کفة آن چکش و در کفة دیگر داس گذاشته‌اند. در سمت چپِ فمیدا، قفسی قرار گرفته که برای نگهداری حیوانات وحشی به کار می‌رود. نیمکت متهمان داخل قفس است. در بالای صحنه شش تصویر از چهرة اشخاصی مشاهده می‌شود که فعلاً برای ما ناشناسند. ترانه‌سرا گیتار به دست روی صحنه می‌آید. با صدایی آرام و معمولی، که اصلاً به صدای تئاتری شباهت ندارد، صحبت می‌کند. در فواصل بین جمله‌ها گیتار را به صدا در می‌آورد.