کتاب اتوبوس پیر و داستان های دیگر
فصلهای گمشده صید قزلآلا در آمریکا:
«نهر رمبرانت» و «چاه کارتاژ»
این دو فصل را اواخر زمستان یا اوایل بهار سال ۱۹۶۱ گم کردم. همه جا را دنبالشان زیر و رو کردم، اما نتوانستم پیداشان کنم. سر در نمیآورم چرا همان موقع که فهمیدم گم شدهاند دوباره ننوشتمشان. واقعاً متحیرم. اما به هر حال ننوشتهام و حالا که هشت سال آزگار گذشته، میخواهم برگردم به آن زمستان بیست و شش سالگی که توی خیابان گرینویچ در سانفرانسیسکو زندگی میکردم، ازدواج کرده بودم، دخترم تازه به دنیا آمده بود و انگاری که خواب آمریکا را دیده باشم، این دو فصل را نوشتم و بعد گمشان کردم. حالا دارم برمیگردم ببینم پیداشان میکنم یا نه.
صفحه ۴۴هوش مصنوعی: چگونه اسبهای روشنگری را تربیت کنیم؟
نقش هوش مصنوعی در ترجمه ادبی: چالشها و فرصتها
باد همهچیز رو با خودش نمیبره؛ اما مرگ چرا
مروری بر کتاب پس باد همه چیز را با خود نخواهد برد نوشتهی ریچارد براتیگان
تاریخ مختصر داستانهای شعرگون براتیگان
مروری بر کتاب اتوبوس پیر نوشتهی ریچارد براتیگان