کتاب باب اسرار
نویسنده: احمد میری
«جنگاوری که سرِ مِدوسا را به دست چپ دارد...»
آن طور نشد که میترسیدم بشود. مرد ریشبلند و سراپا سیاهپوشِ کابوسهایم نبود که به استقبالمان آمد؛ آدمی بود شاد و سرحال، حدود چهلساله با قدی متوسط که موهای سرش برق میزد، طوری که انگار با بريانتين شانه کرده بود. کت و شلواری شیک به تن داشت که رنگش مثل چشمهایش تیره بود. کت و شلوار باعث میشد قدش بلندتر بهنظر برسد. جلو در دفتر بزرگش به پیشوازمان آمد. با صمیمیتی بیش از اندازه، طوری که انگار از قبل همدیگر را میشناختهایم، لبخندزنان دستش را به طرفم گرفت.
«خوش اومدهین میس کارن. من ضیا هستم. ضیا کویو مجوزاده، رئیس هیئتمدیرة آیکونيون توریسم.»
صفحه ۸۷- نام کتاب: باب اسرار
- مترجم: ارسلان فصیحی
- ناشر : ققنوس
- تعداد صفحات: 512
- شابک: 9786220402862
- شماره چاپ: 3
- سال چاپ: 1398
- نوع جلد: شمیز
- دسته بندی: داستان ترکی
- امتیاز: امتیازی ثبت نشده
دیدگاهها
در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.
مطالب پیشنهادی
من کور شدهام
مروری بر کتاب کوری نوشتهی ژوزه ساراماگو
رهبری یک برده
مروری بر کتاب اسپارتاکوس نوشتهی هاوارد فاست
کالبدشکافی مرگ
مروری بر کتاب زندگی در مرگ اثر سو بلک
کتاب های پیشنهادی