کتاب حال کاملا استمراری
وقتی الیسون نهساله بود٬ یک روز عصر که از مدرسه برمیگردد٬ میبیند پدرش رفته و دار و ندار خانواده را هم با خودش برده است. مادر الیسون کاملاً پریشان شد و دو ماه تمام در اتاقش ماند و گریه و زاری کرد. الیسون که از آنچه پیش آمده بود درهم شکسته شده بود٬ احساساتش را درونش مخفی کرد و به این ترتیب٬ توانست از واقعیت اتفاقات دوری کند. علیرغم تلاش الیسون برای جلوگیری از آسیب روحی ناشی از طلاق پدر و مادرش٬ به هر حال٬ این اتفاق تأثیر فوری روی او داشت: اگرچه همیشه بسیار بااعتمادبهنفس و برون گرا بود٬ کم حرف و کمتر متکی به خود شد.
صفحه ۴۳