کتاب دخت شاه
کتاب دخت شاه
[آذرمیدخت خونین به درون میغلتد.]
ارنواز چه زود بازگشتی؟! این رنگ چه اندازه به تو میآید.
صدای مرد تو که هستی؟
ارنواز من ارنواز آهوکُش، مادرکُش، من عاشق کُش ، رؤیا کُش.
صدای مرد این دیوانه را به زنجیرش کنید به جرم آن که شاه دخت ایرانشهر را کُشتهُ بسوزانیدش!!!
ارنواز آری آتش، آری این شاید پایان خوبی باشد برای من، بسوزانیدم که سالهاست میسوزم.
صفحه 46
چه خوشاقبالاند آنان که در زمانهی شوستاکوویچ زیست میکنند!
معرفی کتاب چگونه شوستاکوویچ نظر مرا تغییر داد نوشتهی استیون جانسون
از مزرعهی پدری تا دانشگاه میزوری
معرفی کتاب استونر نوشتهی جان ادوارد ویلیامز
در دل کوهستان یخزده به دیدارم بیا!
مروری بر کتاب قلمرو رؤیایی سپید نوشتهی یاسوناری کاواباتا