کتاب نیمار:پسری از برزیل
فصل ششم
زیبای خفته
جونینهو در حال تماشای پدر بود که حیاط پشتی خانه را بوسیله دستگاه مخصوص چمن کاری میکرد. زمینی تقریبا اندازه زمین فوتسال را به شکل مستطیل تخم چمن کاشتند. پای چوبهای کوچکی در زمین فرو و آنها را با نخ بادبادک به هم وصل کرده بود تا کسی وارد قسمت چمن کاری شده نشود. جونینهو مشتاقانه تماشا میکرد، خواهر کوچکاش رافائلا که کنارش نشسته بود، گفت: «بااااغ...»
جونینهو گفت: «نه، یه چیز بهتر!»
رافائلا دست زد.
زمین بعد از یک هفته سبز شد. جونینهو در حالی که پدرش را تماشا میکرد که زمین را آب میدهد، فریاد زد: «این یه زمین فوتساله! با چمن!»
پای به شوخی گفت: «تنهایی به این نتیجه رسیدی!» و به آبیاری ادامه داد.
صفحه 37
چوبک علیه پوپولیسم ادبی
معرفی کتاب همهچیز فرو میپاشد: زندگی و آثار صادق چوبک نوشتهی حسن میرعابدینی
پناه بر سینما
مروری بر کتاب موزاییک استعارهها: گفتوگو با بهرام بیضایی و زنان فیلمهایش نوشتهی بهمن مقصودلو
چطور با چیزهایی که نمیتوانیم تغییر بدهیم کنار بیاییم؟
معرفی کتاب کودک سلام، من آینده نوشتهی کیم ون ترولا