
کتاب منسفیلد پارک
این آن دامادی نبود که آرزویش را داشت. کمی برای ماریا ناراحت شد و سعی کرد احساسات او را درک کند. ماریا لازم نبود احتیاط کند و به سر تاماس نگوید که در بهترین حالت فقط میتواند بیتفاوت باشد. رفتار ماریا با آقای راشورث سرد و فارغ از علاقه بود. نمیتوانست دوستش داشته باشد، و واقعا هم دوستش نداشت. سر تاماس تصمیم گرفت خیلی جدی با ماریا حرف بزند. البته وصلت پرمنفعتی بود. نامزدیشان هم طولانی و علنی شده بود. اما هیچ دلیل نمیشد که سعادت ماریا فدای این ملاحظات بشود. شاید خواستگاری آقای راشورث را صرفا بعد از آشنایی مختصری پذیرفته بودند، و بعد ماریا او را بیشتر شناخته بود و حالا داشت منصرف میشد.
صفحه ۲۳۲
سرگذشت پرفراز و نشیب دختری حساس، خوش قلب و محجوب که شاهد ماجراها، دسیسه ها و عشق های آدم های دور و بر است و در گرداب حوادث احساسات خود را مهار میکند. پس از آفتابی شدن ماجرایی خیانتکارانه، نظم و آرامش رخت بر می بندد و اتفاق هایی غیر منتظره قهرمان داستان (فانی پرایس) را به کام خود می کشد، اما او همچنان بر فضیلت های خود پافشاری میکند…
پشت جلد
