کتاب قهوه استانبول نیکو می سوزد

نویسنده: علی اكبر شیروانی

می‌خواهم بگویم هیچ جای دنیا این منظر نیکوی بسفور را ندارد. یک ساعت به ظهر مانده، کشتی به لنگرگاه رسیده، لنگر انداخت. شهر استانبول دو قطعه است – یکی قدیم که اهل ملک استانبول می‌گویند و دیگری جدید که پرا می‌نامند. تمام شهر و محال استانبول روی کوه و تپه واقع شده، زمین کوچه‌ها با سنگ‌های قلمیه مفروش است. یک کوچه مستوی دیده نشد – یا سراشیب است یا سربالا. هوای شهر گرم بود.

صفحه 108

متاسفانه این کتاب موجود نیست

کتاب قهوه استانبول نیکو می سوزد

متاسفانه این کتاب موجود نیست

دیدگاه‌ها

مهدی ۱۳۹۹/۱۱/۲۳

این کتاب فوق العادست .

مطالب پیشنهادی

کتاب‌های معماری برای همه

پیشنهاد گاردین برای آشنایی با معماری

تو هم می‌تونی رکاب بزنی

مروری بر کتاب پسری که دور دنیا را رکاب زد کتاب اول: اروپا و آفریقا نوشته‌ی الستر هامفریز

خبر از پای ندارد و زمین می‌سپرد

حاجی‌بابای اصفهانی، بی‌قراری‌های مسافری بدون مقصد

کتاب های پیشنهادی