کتاب کبوتران روی چمن

نویسنده: ولفگانگ کوپن

ادوین از زیر بار تمام مهمانی‌ها شانه خالی کرده بود، مثل یک مارماهی پیر از چنگ تمام دعوت‌ها جسته بود، حتی از بازگشت به خانه با ماشین کنسولگری هم خود را رهانده بود؛ از پای پله‌های خانه آمریکا، از پای پله‌های مرمری پهن ساختمان پیشوا، به دل شب، به دل غربت و به دل ماجرا زده بود. شاعر پیر نمی‌شود. قلبش جوانانه می‌تپد. پا به کوچه‌ها گذاشته بود. بی‌نقشه می‌رفت، به‌دنبال دماغش می‌رفت، دماغ بزرگش او را هدایت می‌کرد.


متاسفانه این کتاب موجود نیست

کتاب کبوتران روی چمن

متاسفانه این کتاب موجود نیست

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

مهم نیست چه پیش می‌آید، نوشتن تنها راه من است

مروری بر کتاب حباب شیشه نوشته‌ی سیلویا پلات

قسم به زیتون، قسم به انجیر

نگاهی به کتاب مردی که گورش گم شد از حافظ خیاوی

عشقی به آبیِ زنبق‌های سمّی مرداب

مروری بر کتاب آواز کافه غم بار نوشته‌ی کارسون مکالرز

کتاب های پیشنهادی