مجله کرگدن شماره ۱۹
مجله کرگدن شماره ۱۹
از معضلات جدی بعضی زن و شوهرها این است که وقتی با هم جر و بحث میکنند، خیلی زود به مسائل مبتذل و پیش پا افتاده و شرمآور میرسند. انگار که هر دو میل غریبی دارند که سطح بحث را نازل کنند و از بخشهای به ظاهر متعالی به بخشهای پست و حقارتبار برسند. اولش خیلی ساده و معمولی از اینجا شروع میکنند که این فیلم خوب نیست و کارگردانش حرف خوبی نمیخواهد بزند و ... حتی دیده شده که بعضی زن و شوهرهای تحصیلکرده و روشنفکر سر فلسفه یا علوم سیاسی با هم بحث میکنند. یکی به وجود و زمان هیدگر انتقاد میکند و دیگری مدافع فيلسوف آلمانی درمیآید. زن و شوهری را میشناختم که هر دو روانشناس بودند و بر سر گفتههای پیاژه یا یالوم با هم افتراق نظر داشتند. دقایقی بعد اما مباحثه علمی تبدیل به یک دعوای تمام عیار زن و شوهری میشد و کار به جایی میرسید که از خواهر و مادر هم گلایههای مبتذل میکردند. بلکه به خواهر و مادر هم ناسزا میگفتند. یکی میگفت مادرت فلان روز جواب سلام مرا نداد و دیگری هم میگفت فامیل شما گدا و ناخن خشکند و برای عروسی ما کادوهای چیپ و احمقانه آوردند و ... این مهم نیست که نقطه عزیمت آنها در دعوا کجا بوده. نقطه عزیمت میتواند هر چیزی که به ظاهر متعالی مینماید باشد. آنها میتوانند از بحران هویت انسان معاصر شروع کنند و بعد از دو، سه دقیقه برسند به اینجا که تو نمیفهمی، تو پر از عقدههای روانشناختی هستی، پدر و مادرت هم مثل تو نمیفهمند و تا توانستهاند الکی لیلی به لالایت گذاشتهاند و ... جر و بحث از این هم میتواند مبتذلتر باشد. من یکبار شاهد دعوای زن و شوهری بودم که نقطه عزیمتشان استتیک نقاشی و معماری گوتیک بود اما سه دقیقه بعد به اینجا رسیدند که هیچ ربط و نسبتی با هم ندارند و بهتر است که به دادگاه بروند و از همدیگر جدا شوند و دندان لق را از زندگی کوتاه خود بکنند و آینههای دق را از رو به روی هم بردارند و... و البته در لفافی از فحش و فضيحت به این نتایج درخشان رسیدند.
صفحه ۶