
مجله سخن سیاووشان شماره ۱۲
روان کاوی پایانمند و ناپایانمند
زیگموند فروید (۱۹۳۷)
ترجمهی حسین مجتهدی
تجربه به ما آموخته است، درمان روان کاوانه، آزادسازی یک انسان از نشانههای روان نژندانه، بازداریها و ناهنجاریهای منشی، کاری زمان بر است. از همان آغاز، تلاشهایی به کار گرفته شد تا زمان روانکاوی را کوتاه کند. چنین زحمتهایی نیاز به توجیهی نداشتند، آنها میتوانستند به فهمیدنیترین و هدفمندترین برانگیزانها استناد کنند. این مسئله در این موارد شاید هم متأثر از میراث خوارانگاری شتابزدهی دورهی پیشین پزشکی بوده است که روان نژندی را به عنوان نتیجهی بیمورد صدمهای نادیدنی به حساب آورده بود. اگر اکنون بایسته است انسان خود را با آنها (نشانههای روان نژندانه، بازداریها و ناهنجاریهای منشی) مشغول سازد، فقط میخواهد با بیشترین سرعت ممکن آنها را به پایان رساند: در این راستا، اتو رانک کوشش توانمندانهی ویژهای را در ارتباط با کتابش ترومای تولد (۱۹۲۴) انجام داده است.
صفحه ۷