
مجله تجربه شماره 22 (دوره جدید)
گفت و گو با شهرنوش پارسی پور از پس سالها
پرونده ای در ستایش یک عمر فعالیت هنری «شریف لطفی»
یک گفتگو بلند با نازی عظیما
گفت و گو با کامران دیبا
آه از آن رفتگان بی
بازگشت
پژمان موسوی
سردبیر
اگر سیگار این جذاب لعنتی نبود، اگر روزگار بهتر از این بود و اگر سختیها و درشتی ها و ناملایمات کمتر بود، ما این قدر زود از دستاش نمیدادیم، آن هم در غربت، آن هم در ۶۷ سالگی، آن هم کیلومترها دور از وطن تصور اینکه آن همه دانش و سواد و شوخ طبعی و بذله گویی زیر خاک قبرس رفته، باورنکردنی است.
قبرس؟ واقعاً؟ آن همه علاقه و عشق به ایران و زبان فارسی اش چه شد پس؟ چرا این همه آدم، این همه بزرگ، این همه دانشی، مرد مجبورند سرزمین مادری را ترک گویند و هر کدام در گوشه ای از این کره ی خاکی به زیر خاک روند؟ مگر ایران چند کوروش صفوی داشته؟ دارد؟ یا خواهد داشت؟ چند سال باید بیاید و برود تا یکی مثل کوروش صفوی در زبان شناسی در نشانه شناسی و در معناشناسی ظهور کند؟ اصلاً می دانید او کیست و چه کرده؟ کوروش صفوی، این دردانه ی ایران تحصیلات ابتدایی و متوسطه ی خود را در آلمان و اتریش به پایان برد و در سال ۱۳۵۰ به خانه ی پدری بازگشت. سپس در رشته ی زبان و ادبیات آلمانی در دانشگاه تهران تحصیل کرد و سال بعد انتقالی به مدرسه ی عالی ترجمه گرفت و در نهایت در سال ۱۳۵۴ موفق به اخذ لیسانس از این دانشگاه شد. در همان سال بود که برای ادامه تحصیل به امریکا رفت و پس از یک فصل تحصیل در رشته ی زبان شناسی در دانشگاه دولتی اوهایو و ام آی تی به دلیل بیماری پدر به ایران بازگشت و در سال ۱۳۵۶ وارد دوره ی کارشناسی ارشد زبان شناسی دانشگاه تهران شد و موفق شد در سال ۱۳۵۸، کارشناسی ارشد خود را از این دانشگاه بگیرد. او نزدیک به ده سال پس از اخذ کارشناسی ارشد خود و هنگامی که دوره ی دکتری زبان شناسی دانشگاه تهران دوباره بازگشایی شد وارد این دوره شد و در سال ۱۳۷۲ دکتری زبان شناسی خود را از این دانشگاه گرفت.