مجله تجربه شماره ۱۲ (دوره جدید)
مجله تجربه شماره ۱۲ (دوره جدید)
دربارهی «هوشنگ ابتهاج» و «محمدرضا شجریان»
تلاقی دو جهان موازی نادر اما ناب
هرکس که دید روی تو بوسید چشم من
کاری که کرد دیده ی من بی نظر نکرد
این شعر را «سایه» برای «شجریان» خواند؛ وقتی که او در بستر بیماری بود و هنوز سرطان جسماش را فتح نکرده بود. وقتی هنوز رد امیدی کم رمق در چشمان «سایه» برق میزد. او چند وقت قبلاش، یک بار به «شجریان» زنگ میزند. بعد از سلام و احوالپرسی، بغض میکند و زباناش قفل میشود. «شجریان» اما شروع میکند به حرف زدن و از یک جایی به بعد او هم گریهاش میگیرد. شاید چون دلاش کوچک شده بوده، شاید چون بیماری نایی برایش نگذاشته بوده و شاید چون فقط دلاش تنگ شده بوده، برای یار غار و دوست قدیمیاش برای آن روزهای دور و دراز «سایه» اما تصمیم میگیرد دیگر به او زنگ نزند. حرف زدن با او در آن حال برایش رنج آور بوده اما این شعر حافظ را برایش میخواند: «هرکس که دید روی تو بوسید چشم من / کاری که کرد دیدهی من بی نظر نکرد». این را میخواند و چشماناش غرق اشک میشود. میگوید «اگر حافظ زنده بود هزاران بوسه بر شجریان میزد».
پژمان موسوی
صفحه ۱۶مشاهده و خرید نسخههای مجله تجربه