مجله گفتگو (۸۶) دیوانسالاری و سیاست
برآمدن دولت مدرن، يعنی دولتی که وعدة عمل در چارچوب قانون با تکیه بر سلسله مراتب روشنی از تصمیمگیران را میداد، به ایجاد نوع معینی از دیوانسالاری انجامید که با تمامی ساختهای اداريِ پیشین تفاوت داشت. اهمیتِ این ساختار چنان بود که برخی از نظریهپردازان، تأسیساش را مهمترین نشانة تأسیس دولت مدرن دانستند، حتی اگر این دولت به الزامات دموکراسی پارلمانی که برای برخی دیگر از نظریهپردازان مشخصة اصلی دولت مدرن بهشمار میآمد پایبند نبود. اولین کسانی که برای صورتبنديِ نظريِ این دیوانسالاری جدید تلاش کردند حتی از این نیز پا فراتر گذاشته و با تبیینِ آن همچون ساختاری بیطرف که منافع عموم مردم را نمایندگی و از آن دفاع میکند، برای دیوانسالاری مدرن کارکردی قائل شدند همردیفِ دموکراسی پارلمانی. تلاش برای ارائه صورتبندیهای دیگری از دیوانسالاری مدرن با نقد همین ادعای بیطرفی آغاز شد.
باب گفتگو