مجله تراژدی شماره ۱۰
مجله تراژدی شماره ۱۰
رؤیاهای کودکانه در ایران
در جستوجوی خوشبختی
ساعت حدود ۱۰ صبح است و آفتاب نسبتاً تند آسفالت جادهی بهشت زهرا را که کودکان گل فروش کنارش بساط کرده اند داغ کرده مرد و زن جوانی سینی و کارتن به دست از ماشین پیدا میشوند و بین دختران و پسران گل فروش عروسک و لقمههای نان و پنیر و خیار و گوجه پخش میکنند؛ ساندویچهایی که خنکیشان زیر دهان بچههای آفتاب سوخته مزه میکند و چند نفرشان لقمهی دیگری هم میگیرند یکی از دختر بچهها که عروسک باربی با موهای بلند سفید از داخل جعبه برداشته و زیر بغلش زده از مرد جوان اجازه میگیرد تا عروسک دیگری هم برای خواهرش بردارد و دست کوچکش را تا آرنج داخل جعبه میکند و پسرک ابری را بیرون میآورد و خوشحال سمت یکی از بساطهای گل فروشی میدود.
ولی خلیلی
مشاهده و خرید دیگر شمارههای مجله تراژدی