مجله آنگاه شماره ۱۷ کاغذ، فرهنگ و زندگی
مجله آنگاه شماره ۱۷ کاغذ، فرهنگ و زندگی
انقلاب گل سرخ
طرحی ناتمام از زندگی همایون صنعتیزاده، بانی انتشارات فرانکلین، چاپخانه، أنست، کاغذ پارس، گلاب زهرا و ...
ایجاد صنعت کاغذ سازی آرزوی بود که با کار و تقلای زیاد عملی شد. لااقل به اندازهی یک زاییدن، درد و تحمل برد، طبیعت أحساس من نسبت به کارخانهی کاغذ پارس از بافت احساس مادر و فرزندی است.
از نامهای به خواهرش مهدخت
همایون صنعتی زاده، مدیری شش دانگ و رهبری انقلابی بود. انقلابی خوش فکری که با مشی آرام و مخملینش، درنهایت طمأنینه و آرامش میتوانست هر مخاطبی را به راه خود بکشاند، می توانست برنامهی انتشاراتی جهانی را که از تن در سودای گسترش فرهنگ آمریکایی طرحریزی شده بود به خدمت گسترش زبان فارسی و فرهنگ سرزمینش در آورد؛ میتوانست تفاله ی نیشکر را در هیئت کاغذ ببیند و از کاغذی که هیچ درختی در راه تولیدش به مرگ محکوم نشده بود، پربهاترین اندیشهها را در قالب ارزانترین کتاب ها بستهبندی کند تا هر ایرانی با کمترین درآمد از آنها بهره ببرد. انقلاب مگر جز این است که زمینهای زیرکشت تریاک و خشخاش را در زادگاهت به رویاندن گل و استخراج گلاب واداری، یا مگر جز این است که ایده های بیگانه را به عالی برای کسب وکار هم وطنان بندرنشینت بدل گی یا هزار آموزگار را بیاموزانی که هشتاد هزار بی سواد را در بزرگسالی از موهبت سواد بهرهمند کنند؟ به یقین هر بنی بشری در زندگی، بار حسرتهایی را بر دوش میکشد و راستی که ما بداقبال بودیم که درک محضر بزرگی چون همایون صنعتی زاده، در شمار حسرت هایمان ثبت شد، هرچند میرانش از سحرتا شام با ماست.
فاتح صهبا
صفحه ۲۰