کتاب ۲۱ داستان از نویسندگان معاصر فرانسه
کتاب ۲۱ داستان از نویسندگان معاصر فرانسه
ایوان ایوانوویچ کاسیاکوف
- پیغام را برسانید: «ژیونو برود پیش سروان.»
شب. باران. گروهان در گِل و لای دست و پا میزند، خود را به مواضع احتیاطی، در آن سوی کانال، بالا میکشد.
- پیغام را برسانید: «ژیونو برود پیش سروان.»
با زحمت از صف بیرون میآیم. توی صف، کوشش مکانیکی چندان دردآور نیست. ضمن عبور، صدای اعتراض ماروا را میشنوم:
- باز این «پوز یکوری» را میبرند آن بالا برای کارِ دفتری.
به سر صف میرسم. کسی توی تاریکی جلوِ من غرغر میکند. دوچرخهسوار است. پیاده است. میپرسم:
- جناب سروان ؟
- آنجا.
اشاره به جایی زیر باران، میان تاریکی.
- تو بودی که توی جنگل زوآوها با انگلیسها ارتباط برقرار میکردی؟
- بله، جناب سروان.
صفحه ۷۷