کتاب یک عاشقانه آرام
کتاب یک عاشقانه آرام
1 عدد
ما ملت، چقدر خوب میدانیم که کِی باید به یک صدای برخاستهی به ظاهر آرام، با میلیونها صدای رسای خوفانگیز پاسخ بدهیم. یک ملتِ عاشق، مثل ملّت ما، ملتیست که بههنگام نعرهکشیدن، به هنگام جنگیدن، چگونه نعره کشیدن و چگونه جنگیدن را خوب میداند.
یک ملت عاشق، مثل یک قطعه سنگ عظیم حجیم غولآسا در دیوارهی کوهی رفیع، خاموش است و آرام و موقّر – مگر در آن لحظهی هراسانگیز که بخواهد، به قصدِ لِه کردن، از دیواره جدا شود.
- میدانی؟ یک ملت عاشق را نمیتوان مثل یک گیلهمردِ عاشق توصیف کرد و کوچک نکرد. این ملت عاشق که گلیمش را، دستکم، دههزارسال، از تنِ دریا دریا آب بیرون کشیده است، باز هم، تا اَبَد هم، خواهد کشید. حال، رها کُن و از فردای گیلهمرد عاشق بگو! آیا «زیرپله»ی آنها را قبول میکنی؟
- اگر تو نگویی «نکن»، چرا نکنم؟ چند روز دیگر، بچههامان شیر میخواهند و تو دستهگلی که بوی همان گلهای کوتاهِ بیابانی را بدهد، میخواهی. یک کتابِ کهنهفروشی کوچک زیرپله، خیلی از دردهایمان را دوا خواهد کرد.
- اما خودت نمیتوانی به آنجا بروی، مگر آنکه مِه آنقدر غلیظ باشد که ماموران ساواک، از فاصلهی صفر هم نتوانند تو را ببینند.
- مِه را، به من قول دادی که فراموش کُنی. یک روز، عاقبت، من و تو هم به آنجا خواهیم رفت و کتابهای کهنهی خطی خواهیم فروخت. یک روز، خواهی دید.
در عصر ما یک عاشقانه آرام را می توان یک عاشقانه متفاوت نیز بیان کرد.گرچه بسیاری از اتفاقات و شبیه سازی های این کتاب برای ما قابل درک است اما تفاوت زبان نگارشی نادر ابراهیمی برای ما یک عاشقانه ی متفاوت و آرام را کلید می زند.از سوی دیگر بلا شک از آن کتاب هایی است که پس از خواندنش با قرارگیری در روزمرگی های خویش و دیدن برخی نمادها به سرعت یاد این کتاب میفتیم که این خود ناشی از نمادسازی زیبای مرحوم ابراهیمی در این کتاب است؛همچون مه،عسل،سبلان،آذری ها،شمالی ها و یک زوج که تا آخرین سال های در کنار هم بودنشان در حال یافتن معنی عشقند که همین این اثر جاودان را یک عاشقانه ی آرام می کند.
در عصر ما یک عاشقانه آرام را می توان یک عاشقانه متفاوت نیز بیان کرد.گرچه بسیاری از اتفاقات و شبیه سازی های این کتاب برای ما قابل درک است اما تفاوت زبان نگارشی نادر ابراهیمی برای ما یک عاشقانه ی متفاوت و آرام را کلید می زند.از سوی دیگر بلا شک از آن کتاب هایی است که پس از خواندنش با قرارگیری در روزمرگی های خویش و دیدن برخی نمادها به سرعت یاد این کتاب میفتیم که این خود ناشی از نمادسازی زیبای مرحوم ابراهیمی در این کتاب است؛همچون مه،عسل،سبلان،آذری ها،شمالی ها و یک زوج که تا آخرین سال های در کنار هم بودنشان در حال یافتن معنی عشقند که همین این اثر جاودان را یک عاشقانه ی آرام می کند.