امبروز بی‌یرس، نویسنده‌ی سرشناس امریکایی، که در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم با کتاب‌ها و مقالات خود جنجال‌های فراوان در امریکا برپا کرد، در سال ۱۹۱۳، در سن ۷۱ سالگی، دل از خانمان و میهن خود بر می‌کند و به سرزمین آشوب‌زده‌ی مکزیک می‌رود تا به انقلاب بپیوندد. اگرچه بی‌پرس چند نامه از مکزیک به یکی از دوستانش در ایالات متحد می‌نویسد، دیری نمی‌گذرد که رد او در آشوب انقلاب مکزیک گم می‌شود و دیگر هیچ‌کس از سرنوشت او خبری نمی‌شنود. کارلوس فوئنتس در گرینگوی پیر گزارشی تخیلی از سرنوشت این نویسنده به دست می‌دهد. 

زمینه‌ی این رمان انقلاب مکزیک است و بر متن این انقلاب فوئنتس زندگی و سرنوشت سه شخصیت اصلی رمان را تصویر می‌کند. اما انقلاب تنها یک بُعد این رمان را تشکیل می‌دهد.

انقلاب مکزیک، و به طور کلی انقلاب امریکای لاتین، یکی از مضامینی است که فوئنتس در چند رمان خود به آن‌ها پرداخته است. جدا از مرگ آرتمیو کروز و گرینگوی پیر، او در یکی از رمان‌های جدید خود با عنوان The Campaign که گویا قرار است نخستین مجلد از یک تریلوژی درباره‌ی انقلاب آمریکای لاتین باشد، رویدادهای این انقلاب را در کشورهای مختلف امریکای لاتین در قالب زمان روایت می‌کند.