کتاب کفتار
1 عدد
شاید به دنیا آمده بودم، تا فریاد بزنم، آن بخش از هم پاشیدهی زندگی را، که نامش، بیکسی و تنهایی بود؛ آن هم، با مویههایی کشآمده، که سکینهی همسایه را نیز، کلافه میکرد. توی آغوش نه چندان گرمش، گویی بالا و پایین نمیشدم؛ و انگار او مرا، به سینههای فروافتادهاش، نمیفشرد؛ و التماسهای زنانهاش را، به پایم نمیریخت...
سکینه، هم چون تمام بیهودگیهای زندگیاش، تلاشی بیهودهتر داشت، برای ساکت کردنم. بچههایش نیز، برای آرام کردنم، به یأسی سرد دچار شده بودند؛ و مرا مدام، با خشمی فروخورده و یا آشکار، توی دستهای استخوانی و یا آغوش استخوانیترشان، بالا و پایین میکردند؛ و با لب و لوچههایی کشآمده و از کثیفی سرشار، میکوشیدند، مرا، به خنده وابدارند؛ اما... افسوس!...
صفحه 113
با یک شازدهی بدغذا، خوشغذا شوید!
معرفی کتاب کودک شازده شیرپلو نوشتهی پروین پناهی
وقتی ساداکو هزاران قلب را روشن کرد
معرفی کتاب کودک ساداکو و هزار درنای کاغذی نوشتهی النور کوئر
چگونه زنان پیشرو تاریخ ایران را تغییر دادند؟
معرفی کتاب زنان پیشرو (داستانهایی برای دختران ایران) نوشتهی الهام نظری و گلچهره سهراب