
کتاب گوگرد
2 عدد
در روزگار قحطی سگی در خندق تهران زاییده میشود که نامیر است و همین سگ شاهد آزمایشی است عجیب و بدیع: مردی سیاه پوش در زیرزمین یکی از اولین دواخانههای تهران رازی شگرف را با پادو یتیمی در میان میگذارد؛ رازی خون آلود و آغشته به بوی گوگرد. اما هر شامهای توان شنیدن این راز را ندارد. سگ میبایست بود، و سگ بودن نه کار هر کس است. کیست که زندگی سگی را انتخاب کند و تازه تاب زیستنش را هم داشته باشد؟ حتی اگر پاداش کلانش جاودانگی» باشد؟
به گواه خونهای ریختهشده بوی گوگرد بوی غالب آسمان صد سال اخیر ایران است. این بو اما فقط بوی انفجار و خون و مرگ نیست، شامهات را که تیز کنی رایحهی رهایی را نیز در خود دارد، رایحهای که به عمق جهان میبردت، به هستهی زمین.
پشت جلد

