
کتاب چراغ زمین
پنج ماه آخر زندگی حسین بن علی (ع)
1 عدد
گفته اند چون خبر قتل حسین (ع) در حجاز ،پیچید جابر بن عبدالله انصاری، مردی کهنسال و نابینا از اصحاب معروف پیامبر و دوستان حسین (ع)، بی تابانه از مدینه بیرون زد و به قصد کربلا راه صحرا در پیش گرفت. چون چهل روز از عاشورا گذشت، جابر به صحرای کربلا رسید در حالی که فردی به اسم عطیه فرزند سعد عوفی او را همراهی میکرد. جابر ابتدا در آب رودخانه فرات گرد سفر از خود برگرفت، جامه ای تمیز و عطر آگین به تن کرد و آنگاه از راهنمایش خواست تا او را به سر قبر حسین (ع) برساند. چون جابر به قبر حسین (ع) رسید، از شدت اندوه مدهوش شد و چون به هوش آمد سه بار فریاد زد: حبیبی یا حسین (ع)!

