کتاب هنر عشق ورزیدن | نشر علمی و فرهنگی
کتاب هنر عشق ورزیدن | نشر علمی و فرهنگی
عشق بیقید و شرط با یکی از آرزوهای بسیار عمیق بشر ارتباط پیدا میکند. این نه تنها درمورد بچه، بلکه درباره همه افراد صادق است. از طرف دیگر، محبوب بودن به خاطر شایستگی خود، یا به خاطر اینکه سزاوار آنیم، همیشه تولید تردید میکند؛ شاید کسی که میخواهم دوستم داشته باشد، از فلان کار من خوشش نیامده باشد. شاید این و شاید آن. همیشه این بیم وجود دارد که مبادا عشق خاموشی پذیرد. علاوه براین، عشقی که ما سزاوارش هستیم، همیشه این احساس تلخ را به جا میگذارد که آدمی را به خاطر خودش دوست ندارند، بلکه فقط برای آن دوستش دارند که میتواند آنها را راضی کند؛ یعنی درواقع، به هیچ وجه آدم را دوست ندارند، بلکه از او استفاده میکنند. بیجهت نیست که همه ما، از کوچک و بزرگ، دست به دامان عشق مادرانه میشویم. اکثر کودکان خوشبختی این را دارند که از عشق مادرانه برخوردار شوند (بعدا دراین باره بحث خواهد شد). اما برآوردن این تمنا برای بزرگسالان به مراتب دشوارتر است. این عشق در آنان، اگر تکامل به نیکوترین صورت روی دهد، به عنوان جزئی از عشق جنسی طبیعی باقی میماند، غالباً به صور دینی و اکثرا نیز به صورت عشقهای نوروتیک تجلی میکند. رابطه پدرانه کاملاً از نوعی دیگر است.
صفحه ۳۶