کتاب نگر و گذری بر زندگانی من
کتاب نگر و گذری بر زندگانی من
در شبی سرد و زمستانی از فرجامینه شبهای دی ماه ۱۳۲۷ در کرمانشاه دیده به دیدار جهان برگشودم، در کویی کهن که هنوز نیز «چال حسنخان» نامیده میشود و اینک در کانون و نَفسِ شهر جای دارد؛ نیز در خانهای کمابیش فراخ که به شیوهی معماری ایرانی ساخته شده بود و سرایی دواشکوبه بود که در آن روزگاران، در شهری چون کرمانشاه، ارج و شکوهی میتوانست داشت. خانه را دالانی بود که به حیاط درمیآمد. حوضی در میانهی حیاط جای داشت که از آب روان شهر که میراب آن را در کویها و خانههای شهر پخش میکرد، سرشار بود. اتاقها، در دو اشکوب، پیرامون و گرداگرد حیاط ساخته شده بود. پدرم در آن زمان، همسرای با خانوادهی عمویم، در آن خانه میزیست.