کتاب نور جهان
کتاب نور جهان
برای آنکه چیزی را بهخوبی ببینیم، باید سوگوار آن گردیم. برای آنکه دنیا را به خوبی درک کنیم، باید برون از آن و بنابر این مرده باشیم. هرگز کسی به دقت کودکی که در گوشهای نشسته و دیگر انتظار والدین خویش را نیز نمیکشد، زنگ تفریح را به نقاشی درنمیآورد. این کودک که به اشارتی نیز میتواند آنچه را که روی میدهد و آنچه را نیز که روی نمیدهد وصف کند، این دعوی تقریبا فروتنانه را دارد که هر قدر بیشتر از آنچه به وقوع میپیوندد فاصله گیرد، بهتر آن را بیان میکند. آن کس که غایب میشود، بهتر از همه میتواند از حضورها سخن گوید. او خویشتن را با هیچ چیز نمیآمیزد و به همین سبب است که بهتر از هر کس میبیند. دید او دقتی در حد کمال دارد، همو که دنیا را از شعاع مردمک دیدگان خویش روان میسازد. این حال سبب میگردد که به هر آنچه میتواند ببیند، با دید پروندهای شکاری نظر کند.