کتاب ننامیدنی
کتاب ننامیدنی
2 عدد
طبق نظر شوپنهاور، در هر کنش ادراکی، ذهن با دادههای حسی همچون معلول برخورد کرده و میکوشد علت را با منظم کردن دادهها در چهارچوبی فضایی – زمانی توضیح دهد. فضا، زمان و علیت سه شکل ادراکاند که بدون آنها دادههای حسی ممکن است نامتمایز باقی بمانند؛ به تعبیر کانت، «زمان، مکان و علیت نه به شیء – بالذات، که تنها به پدیدههای آن که شکل آناند تعلق دارند.» جهان، بدین ترتیب، «ایده» است: دادههای حسی که تحت این اشکال ادراک میشوند. اما جهان همچنین اراده است: نیروی محرکهای سرسخت که درون فرد فعال است و او را به زنده ماندن، تکثیر، جستوجوی لذت و دوری از درد وامیدارد. به تعبیر جی.دی. اوهارا، «این نیرو خود را در تمامی پدیدههایش آشکار میسازد و از عقل بشر بهمنظور دیدن خود در بازنماییهایش، در آینهی هستی عارضیاش، بهره میگیرد.» این عقیده بدبینانه است و محالیت دانش حقیقی و فقدان غایت نهایی را مدعی میشود.