کتاب نایب کنسول
کتاب نایب کنسول
چارلز روست دوباره آنماری اشترتر را به رقص دعوت میکند. نایب کنسول حالا انگار منتظر چیزی است. دلمشغولیاش حالا بیشتر شده است. پیداست که خودش هم این را میداند. البته به نظر نمیرسد که منتظر دعوت آنماری اشترتر باشد برای رقص. پس منتظر چیست؟ چرا بر نمیگردد پاریس؟
ده _ دوازده نفر بیشتر نیستند که میرقصند. گرما حوصله ای برای رقص نمیگذارد. همسر کاردار اسپانیا میآید سمت نایبِ کنسول کم حرف است. زن تنهایش میگذارد.
نایب کنسول نزدیک در از جایش تکان نمیخورد. پیداست که همچنان چشم انتظار است، انتظار چه چیز، معلوم نیست.
صفحه 95