کتاب من ملاله هستم
کتاب من ملاله هستم
من ملاله هستم
شبها مدام دعا میخواندم. طالبان گمان میکنند که ما مسلمان نیستیم ولی سخت در اشتباهند. ما بیش از آنان به خداوند معتقدیم و ایمان داریم که او از ما مراقبت خواهد کرد. همیشه آیتالکرسی میخواندم زیرا معتقدیم که اگر هنگام شب سه بار این آیه را بخوانیم ساکنان خانه در برابر شیاطین محافظت خواهند شد. وقتی پنج بار خوانده شود خیابان شما امن خواهد بود و اگر هفت مرتبه باشد کل منطقه محافظت خواهد شد. به این ترتیب هفت مرتبه یا بیشتر این آیه را زیر لب تکرار میکردم. سپس با خداوند راز و نیاز میکردم: «خدایا! از همه ما، پدرم و مادرم، اهالی محلهمان و کل سوات محافظت کنید.» آنگاه تکرار میکردم: «نه، از همه مسلمانان... نه، نهتنها مسلمانان، از همه انسانهای دنیا محافظت کنید.»
هنگام امتحانات بیش از همیشه دعا میخواندم. در این روزها من و دوستانم هر پنج نوبت نمازمان را مرتب میخواندیم همانطور که مادر همیشه میکوشید من مرتب نمازهایم را بخوانم. بهخصوص خواندن نماز عصر بسیار مشکل بود زیرا نمیخواستم از جلوی تلویزیون کنار بروم. هنگام امتحانات همیشه از خداوند میخواستیم که به ما کمک کند نمرات خوبی بگیریم. گرچه معلمهایمان می گفتند: «اگر تلاش نکنید خداوند به شما نمره نخواهد داد.»