کتاب محاکمه
کتاب محاکمه
1 عدد
اردوگاه شیلز مارک برای مهاجران ساکن دانمارک پایان دنیا بود، همان جایی که زمین انتها مییافت و از آن پس سراشیبی بود و سقوط آبشار اقیانوسها تنها بخت برگشتهها به آن بئس المصیر میرسیدند. نجاتی در کار نبود جز همان خویش را سپردن به سقوط، همان تسلیم شدن به مرگ محتوم امروز همین که عیساخان به آن اردوگاه پا گذاشت، خبردار شد که کسی خویش را به مرگی خودخواسته پناهنده ساخت تا از مرگ محتوم برهد. چندوچون ماجرای او را از زبان اردوگاهیان شنید، که نه سال در انتظار جواب تقاضای پناهندگیاش مانده بوده و معترض بوده که اگر به من جواب منفی و اجبار به ردمرز شدن میدادید چرا مرا نه سال معطل نگه داشتید. عیساخان نپرسیده میدانست که آن پناهنده شبیه به تمام این پناهندگان در انتظار رد مرز شدن اهل سرزمینی بود که زندگی در آن بیارزش بود و شغل گورکنان بیشتر از هر شغل دیگری رونق داشت.
- ص ۱۶ -
پشت جلد
مروری بر کتاب محاکمه نوشتهی محمد آصف سلطان زاده را در آوانگارد بخوانید.