کتاب مادربزرگ سلام رساند و گفت متأسف است
کتاب مادربزرگ سلام رساند و گفت متأسف است
نکتۀ عجیب در مورد پدر این است که هیچکس به اندازۀ او نمیتواند باعث باحال شدن مامان شود. انگار مامان همیشه قطب مخالف باتری است. مامان کنار مامانبزرگ اسطورۀ نظم و ترتیب است و کنار پدر یک آدم شلخته و هوسباز. یک بار وقتی السا کوچک بود و مامان پای تلفن با پدر حرف میزد السا پرسیده بود:« پدره؟ پدره؟ میتونم باهاش حرف بزنم؟ الان کجاست؟» مامان آخرش چرخیده بود طرف السا و آه دراماتیکی کشیده بود. «نه، نمیتونی با پدر حرف بزنی، السا، چون پدر الان تو بهشته!» و وقتی السا ماتومبهوت زل زده بود به مامان، مامان پوزخند زده بود.«خدایا، شوخی کردم، السا. پدر تو سوپرمارکته.»
پوزخندش درست شبیه پوزخندهای مامانبزرگ بود.
صفحه ۱۰۶